یادداشت

کلوپ ارامنه. وسکانیان

شهر یعنی همین خرده ریزها و تکه‌ها.

جین جیکوبز

بعد از پرشدن خندق ناصری و هم گام شدن رشد شهر با تغییرات جهانی طهران ما شد تهرانی که مردمش از آن نوگرایی می خواستند. تهران ۱۳۰۰، به نقل از دکتر سید محسن حبیبی نماد شهر نوپرداز ایرانی است.شهری که هم گام با مردمش در زمان حال پیش می رود و در تلفیقی از واقعیت و خیال مُهر و نشانه زمان خود را بر کالبدش دارد.مدرن بودن یعنی آگاهی به زمانه خود. شهر مدرن، پی در پی، خود را تخریب و مجدداً احیا می‌کند و به این ترتیب هزارتویی از خاطرات نسلهای متفاوت را در درون خود نگه می دارد و تاریخ و هویت می سازد. تاریخی که  دنیایی از خُرده تاریخ های زندگی روزمره شهری را در خود دارد و سرشار از مستنداتی است که می تواند در شناخت شهر و علوم وابسته به آن یاری رسان باشد.

ویلیام شکسپیر می گوید:”شهر چیست مگر آدمیان درونش”. تهران امروز ما بیش از آنکه شهر نوگرایی باشد که بر هزارتوهای خود ببالد، شبیه یک کارگاه ساختمانی بزرگی شده است که فرزندان خود را می بلعد.

کلوپ ارامنه اثر مهندس رستم واسکانیان  واقع در خیابان نوفلشاتو به علت گود برداری نامناسب فرو ریخته است. این نکته از چند سو حایز اهمیت است. نخست اینکه معماران ارمنی در معماری معاصر ما نقش غیرقابل انکاری دارند. بارزترین و مهم‌ترین خصیصه این معماران كه آنان را از نسل های آینده متمایز می‌کند، آگاهی و شناخت آنان از میراث معماری ایرانی و جدیت این معماران در تأسیس و بنیاد چنین عمارت و ابنیه هایی استوانه مستحكمی از ریشه‌های مدرنیته در جامعه ایران بوده است. از همین روست که با مطرح شدن بحث “میراث معماری معاصر” در سطح جهانی برماست به این میراث توجه جدی تری داشته باشیم.با توجه به اینکه ایران نیز عضوی از سازمان حفاظت از میراث معماری مدرن شده و دفتر آن در حال حاضر در دانشگاه تهران دایر است این انتظار می رود که نقش فعال تری نسبت به بازشناسایی و ارائه راهکارهای اجرایی جهت حفاظت این بناها داشته باشد.

کلوپ ارامنه علاوه بر اینکه محلی مناسب برای شهروندان ارمنی تهران بود و از نظر نوع طرح نیز حائز اهمیت است. این بنا که به لحاظ طرح متفاوتی که در نوع استفاده از زمین در عرصه و اعیانی داشت با مخالفتهای متفاوتی از سوی عوام و خواص مواجه بود، در سال ۱۳۴۵ ساخته شد. در این طرح وسکانیان حیاط و فضای سبز را در بیشترین حد حفظ کرده و سالن اصلی را کاملاً به شکل درونگرا، در زیر حیاط و با ورودی مجزا از خیابان فرانسه، ساخته است. در حین ورود به این بنا استفاده زیبا و هنرمندانه از هنر آجر چینی و سیمان سفید که مصالح قالب ساخت و سازهای آن دوره بوده است، روح آدمی را تحت تاثیر قرار می دهد. در مورد این بنا گفته اند:”ساختمانی که از بیرون ابداً نشان نمی‌دهد داخلش سالن بزرگی است که هم برای عروسی از آن استفاده می‌کنند و هم برای برنامه هایی مانند بزرگداشت و سخنرانی و غیره. این بنا عین خانه‌های قدیمی ایرانی (مثلاً خانه بروجردی‌ها) انگار بیرونی و اندرونی دارد و از بیرون، از اندرونی‌اش هیچ نمی‌بینی و این خود نشانی است که از دیواری که جامعه کوچک ارامنه را از جامعه بزرگ جدا می‌کند”فضاهای طراحی شده در این بنا با توجه به نیازهای ارامنه در برگزاری مراسم های ویژه خود شکل گرفته اند که هم اکنون با شرایط پیش آمده دیگر امکان برگزاری تا پس از مرمت نخواهد بود.

نکته حائز اهمیت دیگر ضرورت بازنگری نظارت بر اجرای ساختمان هاست. رعایت ایمنی و دقت در اجرا مواردی ست که باید در امر ساخت و ساز به عنوان تعهدی انسانی به آن پایبند بود. در هر صورت چه بنایی که حاثز اهمیت تاریخی باشد چه بنایی که سرپناه خانواده ای باشد نباید به واسطه توسعه آسیب ببیند.

این یادداشت سال ۱۳۹۶ نوشته شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.