
کالسکه امیر، اندک اندک از فضای کاخ گلستان دور شد، کوچه های تنگ آن روز تهران را پشت سر گذاشت و از دروازه شاه عبدالعظیم که باب بزرگ شهر به سوی اصفهان بود خارج گردید…
در روزهای پایانی آبان ماه ۱۲۳۰ دستور عزل امیرکبیر صادر شد. مردم تهران آن روز را به عنوان یکی از غم انگیز ترین روزهای تاریخی کشورشان ثبت کردنند.
روزنامه وقایعاتفاقیه، همان روزنامه ای که امیرکبیر آن را تاسیس کرده بود، خبر عزل امیر را چنین درج کرده است:”سرکار اعلیحضرت قوی شوکت شاهنشاهی به اقتضای رای جهانآرای ملوکانه صلاح و صرفه ملک و دولت و خیر و ثواب امور سلطنت را در این معنی ملاحظه فرمودند که میرزاتقی خان را از پیشکاری دربار همایون و مداخله در امور داخله و خارجه و منصب امارت نظام و لقب اتابکی و غیرع ذلک و کل اشغال و مناصبی که به او محول بود به کلی خلع و معزول نمایند.”
“… مهدعلیا آمد منزل عزتالدوله که با او وداع کند. همین که عزتالدوله را بوسید برای حفظ ظاهر هم به طرف امیر رفت که او را هم ببوسد امیر خودش را کنار کشید”