روایت تخریب

نه یک چشم که هزار چشم…

ساختمان معروف به لوله بخاری یا پنیر سوییسی در خیابان طالقانی جزو بناهایی بود که تو این سالها همیشه بهش سر می زدیم و دربارش حرف می زدیم سعی می کردیم تو مسیرهای گردشگری یه جوری از جلوش رد بشیم دربارش حرف بزنیم همیشه وقتی جلوش می ایستادیم می گفتیم کاش یه روزی بشه بتونیم بریم داخلش و ببینیم کاش بشه که اطلاعات دقیقی ازش پیدا کنیم دیروز طبق معمول مسیرمون و تغییر دادیم که دوباره ببینیمش بهش نزدیک شدیم تعجب کردیم یه لحظه احساس کردیم از داخل اون حفره ها نور بیش از اندازه معمول داره رو به مایی که جلوی بنا ایستاده بودیم می تابه فهمیدیم خبریه….از ساختمان لوله بخاری,پنیر سوییسی از خاطرات ما دیگه غیر از یه جداره چیزی باقی نمونده که اونم مهمان امروز و فرداست.

در منطقه شش چه اتفاقی در حال رخ دادن است ؟؟

در این چند سال اخیر چهره یکی از مناطق مهم تهران در خصوص دارا بودن میراث ارزشمند معماری معاصر در حال تغییر است و این تغییرات و حجم تخریب ها در یک سال اخیر به شدت بالا رفته است به میدان جنگ می ماند

از حدود دو سال پیش که خبر تخریب ویلای مدرن در خیابان وزرا ضلع غربی سینما آزادی با شماره بنای ۱۳۴ را منتشر کردیم و بعد از آن خبر تخریب بنای مطرح خیابان فلسطین تقاطع ایتالیا با شماره بنای ۲۴۶ خبر بد دیگری بود که رخ داد تا عمارت زند نوابی در میدان فلسطین و تا همین چند هفته قبل که یکی دیگر از بناهای شاخص خیابان سمیه بصورت کامل تخریب شد.

امروز با تخریب پنهان دیگری مواجه شدیم.

ساختمان پنیر سوئیسی یا لوله بخاری (ساختمان شماره ۱۱۲) هم به سرنوشت ساختمان سپهبد امیر احمدی دچار شده است

موضوع توجه کردن به شهر از سوی شهروندان در حال گسترش است. این توجه، مطالبه گری و حمایت می‌آورد. حمایت از میراث بر جای مانده. اما این همه ماجرا نیست. در سالهای اخیر به یاری رسانه ها و گروهای علاقه مند، سطح آگاهی عمومی بالا رفته و بالطبع آن جنگی که زمانی به نظر می آمد تن به تن  و کوچه به کوچه برای نجات بخشی تاریخ معماری و شهرسازی بود در مقابله با گروهی که اولویتشان مواردی جز میراث فرهنگی می باشد، در جریان است حالا یاران بیشتری دارد. اما همانطور که در یادداشتی در سال ۱۳۹۶ منتشر کردیم رواج پنهانکاری هم به موازات این مطالبه گری در جریان است. نمونه آنچه در ساختمان لوله بخاری یا پینرسوییسی شاهد هستیم. اثری از روند قانونی تخریب دیده نمی شود. پوسته بنا حفظ شده اما  دیگر کالبدی برایش باقی نمانده است. به نظر می رسد این دو جبهه نیازمند یک آتش بس است. این تعقیب و گریز، حاصلی جز از دست دادن فرصتهای مستندنگاری ندارد.

  • آیا بهتر نیست که مدیران شهری منطقه شش با توجه به حساسیت این منطقه تعامل بیشتری با سازمان میراث فرهنگی استان تهران در خصوص نظارت بر مجوزهای تخریب داشته باشند؟؟
  • آیا بهتر نیست بعد از این همه مصوبه و بخشنامه که از سوی شورای شهر تهران در خصوص حفظ میراث ارزشمند معماری معاصر تهران، شهرداری و میراث فرهنگی تمرکز بیشتری روی محدوده های مهمی چون منطقه شش داشته باشند؟؟

ما نیازمند ساختاری هستیم که اگر هنوز امکان حفط ابنیه حایز ارزش؛ بدون متضرر شدن مالک را میسر نمی‌سازد، اما دست کم شرایط مستندنگاری ابنیه را فراهم کند. این میسر نمی شود مگر با ایجاد ساختاری عاری از فساد و طمع رایج فعلی که در کنار شهروندان نهادهای مدیریتی با رویکردی بخردانه نیز در این راستا قدم بردارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.